فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 90
اي هدهد صبا به سبا مي فرستمت ، بنگر که از کجا به کجا مي فرستمت حيف است طايري چو تو در خاکدان غم ، زين جا به آشيان وفا مي فرستمت در راه عشق مرحله قرب و بعد نيست ، مي بينمت عيان و دعا مي فرستمت هر صبح و شام قافله اي از دعاي خير ، در صحبت شمال و صبا مي فرستمت تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب ، جان عزيز خود به نوا مي فرستمت اي غايب از نظر که شدي همنشين دل ، مي گويمت دعا و ثنا مي فرستمت در روي خود تفرج صنع خداي کن ، کآيينه خداي نما مي فرستمت تا مطربان ز شوق منت آگهي دهند ، قول و غزل به ساز و نوا مي فرستمت ساقي بيا که هاتف غيبم به مژده گفت ، با درد صبر کن که دوا مي فرستمت
حافظ سرود مجلس ما ذکر خير توست
،
بشتاب هان که اسب و قبا مي فرستمت
تعبیر:
صبر و تحمل داشته باش. به زودی لطف خدا شامل حال تو می گردد و از اندوه و حسرت نجات پیدا می کنی. دیدار با دوست و محبوب چندان دور نیست و به زودی به آرزوی خود می رسی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 369
ما ز ياران چشم ياري داشتيم ، خود غلط بود آن چه ما پنداشتيم تا درخت دوستي برگي دهد ، حاليا رفتيم و تخمي کاشتيم گفت و گو آيين درويشي نبود ، ور نه با تو ماجراها داشتيم شيوه چشمت فريب جنگ داشت ، ما غلط کرديم و صلح انگاشتيم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ، ما دم همت بر او بگماشتيم نکته ها رفت و شکايت کس نکرد ، جانب حرمت فرونگذاشتيم
گفت خود دادي به ما دل حافظا
،
ما محصل بر کسي نگماشتيم
تعبیر:
بیهوده روی دیگران حساب بازنکن . باید روی پای خودت بایستی و گرنه هیچ کس کمکی به تو نخواهد کرد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 16
خمي که ابروي شوخ تو در کمان انداخت ، به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود ، زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت به يک کرشمه که نرگس به خودفروشي کرد ، فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوي کرده مي روي به چمن ، که آب روي تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم ، چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره مفتول خود گره مي زد ، صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت ز شرم آن که به روي تو نسبتش کردم ، سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت من از ورع مي و مطرب نديدمي زين پيش ، هواي مغبچگانم در اين و آن انداخت کنون به آب مي لعل خرقه مي شويم ، نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود ، که بخشش ازلش در مي مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
،
مرا به بندگي خواجه جهان انداخت
تعبیر:
از روزگار و سرنوشت خود شکایت می کنی اما غم نخور. روزگار همیشه به یک منوال نمی چرخد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 423
دوش رفتم به در ميکده خواب آلوده ، خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش ، گفت بيدار شو اي ره رو خواب آلوده شست و شويي کن و آن گه به خرابات خرام ، تا نگردد ز تو اين دير خراب آلوده به هواي لب شيرين پسران چند کني ، جوهر روح به ياقوت مذاب آلوده به طهارت گذران منزل پيري و مکن ، خلعت شيب چو تشريف شباب آلوده پاک و صافي شو و از چاه طبيعت به درآي ، که صفايي ندهد آب تراب آلوده گفتم اي جان جهان دفتر گل عيبي نيست ، که شود فصل بهار از مي ناب آلوده آشنايان ره عشق در اين بحر عميق ، غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
گفت حافظ لغز و نکته به ياران مفروش
،
آه از اين لطف به انواع عتاب آلوده
تعبیر:
با ایمان و اراده ای محکم قدم در راه بگذار و به خدا توکل کن. اخلاص داشته باش و از روی هوا و هوس تصمیم نگیر. از مشکلات راه هراسی به دل راه نده. سعی و تلاش را فراموش نکن تا به هدف برسی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 229
بخت از دهان دوست نشانم نمي دهد ، دولت خبر ز راز نهانم نمي دهد از بهر بوسه اي ز لبش جان همي دهم ، اينم همي ستاند و آنم نمي دهد مردم در اين فراق و در آن پرده راه نيست ، يا هست و پرده دار نشانم نمي دهد زلفش کشيد باد صبا چرخ سفله بين ، کان جا مجال بادوزانم نمي دهد چندان که بر کنار چو پرگار مي شدم ، دوران چو نقطه ره به ميانم نمي دهد شکر به صبر دست دهد عاقبت ولي ، بدعهدي زمانه زمانم نمي دهد
گفتم روم به خواب و ببينم جمال دوست
،
حافظ ز آه و ناله امانم نمي دهد
تعبیر:
نا امیدی را از خود دور کن. شک و تردید را از خود بران و اراده ی خود را قوی کن تا بتوانی بهتر تصمیم بگیری. بدون رنج و زحمت، هیچ چیزی به آسانی به دست نمی آید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 57
آن سيه چرده که شيريني عالم با اوست ، چشم ميگون لب خندان دل خرم با اوست گر چه شيرين دهنان پادشهانند ولي ، او سليمان زمان است که خاتم با اوست روي خوب است و کمال هنر و دامن پاک ، لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست خال مشکين که بدان عارض گندمگون است ، سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست دلبرم عزم سفر کرد خدا را ياران ، چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست با که اين نکته توان گفت که آن سنگين دل ، کشت ما را و دم عيسي مريم با اوست
حافظ از معتقدان است گرامي دارش
،
زان که بخشايش بس روح مکرم با اوست
تعبیر:
آن کسی را که به او علاقه مندی از تو دور می شود و تو افسرده و غمگین هستی. عشق و محبت گره از مشکل تو می گشاید. با کمی تلاش و اراده می توانی به مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 8
ساقيا برخيز و درده جام را ، خاک بر سر کن غم ايام را ساغر مي بر کفم نه تا ز بر ، برکشم اين دلق ازرق فام را گر چه بدناميست نزد عاقلان ، ما نمي خواهيم ننگ و نام را باده درده چند از اين باد غرور ، خاک بر سر نفس نافرجام را دود آه سيــنـــه نــالان من ، سوخت اين افسردگان خام را مــحــرم راز دل شيـــداي خود ، کس نمي بينم ز خاص و عام را با دلارامي مرا خاطر خوش است ، کز دلم يک باره برد آرام را ننگرد ديگر به سرو اندر چمن ، هر که ديد آن سرو سيم اندام را
صبر کن حافظ به سختي روز و شب
،
عاقبت روزي بيابي کام را
تعبیر:
زندگی را با خوشی و خرمی بگذران و غم و اندوه روزگار را نخور. دیگران را محرم اسرار خود نکن زیرا دچار دردسر و گرفتاری می شوی. خوشبین و امیدوار باش زیرا سرانجام به آرزوی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 343
چل سال بيش رفت که من لاف مي زنم ، کز چاکران پير مغان کمترين منم هرگز به يمن عاطفت پير مي فروش ، ساغر تهي نشد ز مي صاف روشنم از جاه عشق و دولت رندان پاکباز ، پيوسته صدر مصطبه ها بود مسکنم در شان من به دردکشي ظن بد مبر ، کآلوده گشت جامه ولي پاکدامنم شهباز دست پادشهم اين چه حالت است ، کز ياد برده اند هواي نشيمنم حيف است بلبلي چو من اکنون در اين قفس ، با اين لسان عذب که خامش چو سوسنم آب و هواي فارس عجب سفله پرور است ، کو همرهي که خيمه از اين خاک برکنم حافظ به زير خرقه قدح تا به کي کشي ، در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
تورانشه خجسته که در من يزيد فضل
،
شد منت مواهب او طوق گردنم
تعبیر:
در حسرت روزگار خوش گذشته هستی اما از غصه خوردن و حسرت کشیدن چه سود؟ بهتر است بر قابلیت ها و توانایی های خود تکیه کنی و دوباره از صفر شروع کنی تا آرزوهای تو محقق شوند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 104
جمالت آفتاب هر نظر باد ، ز خوبي روي خوبت خوبتر باد هماي زلف شاهين شهپرت را ، دل شاهان عالم زير پر باد کسي کو بسته زلفت نباشد ، چو زلفت درهم و زير و زبر باد دلي کو عاشق رويت نباشد ، هميشه غرقه در خون جگر باد بتا چون غمزه ات ناوک فشاند ، دل مجروح من پيشش سپر باد چو لعل شکرينت بوسه بخشد ، مذاق جان من ز او پرشکر باد مرا از توست هر دم تازه عشقي ، تو را هر ساعتي حسني دگر باد
به جان مشتاق روي توست حافظ
،
تو را در حال مشتاقان نظر باد
تعبیر:
پیشرفت و سعادت در طالع تو است. هر کار و هر نیتی که داری فرجامی خوش و خوب دارد. ازدواج موفقیت آمیزی در پیش داری.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 204
ياد باد آن که نهانت نظري با ما بود ، رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود ياد باد آن که چو چشمت به عتابم مي کشت ، معجز عيسويت در لب شکرخا بود ياد باد آن که صبوحي زده در مجلس انس ، جز من و يار نبوديم و خدا با ما بود ياد باد آن که رخت شمع طرب مي افروخت ، وين دل سوخته پروانه ناپروا بود ياد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب ، آن که او خنده مستانه زدي صهبا بود ياد باد آن که چو ياقوت قدح خنده زدي ، در ميان من و لعل تو حکايت ها بود ياد باد آن که نگارم چو کمر بربستي ، در رکابش مه نو پيک جهان پيما بود ياد باد آن که خرابات نشين بودم و مست ، وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
ياد باد آن که به اصلاح شما مي شد راست
،
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
تعبیر:
ایام جئانی و خوشگذرانی و راحتی زود می گذردو از خود و اطرافت غافل نشو که ناگهان این روزهای خوش جای خود را به رنج و مشقت می دهندو پس در عین خوشی و راحتی فکر آینده و حوادث ناگوار هم باش و همیشه آماده ی جنگ با مشقات باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 22 خرداد 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 69
کس نيست که افتاده آن زلف دوتا نيست ، در رهگذر کيست که دامي ز بلا نيست چون چشم تو دل مي برد از گوشه نشينان ، همراه تو بودن گنه از جانب ما نيست روي تو مگر آينه لطف الهيست ، حقا که چنين است و در اين روي و ريا نيست نرگس طلبد شيوه چشم تو زهي چشم ، مسکين خبرش از سر و در ديده حيا نيست از بهر خدا زلف مپيراي که ما را ، شب نيست که صد عربده با باد صبا نيست بازآي که بي روي تو اي شمع دل افروز ، در بزم حريفان اثر نور و صفا نيست تيمار غريبان اثر ذکر جميل است ، جانا مگر اين قاعده در شهر شما نيست دي مي شد و گفتم صنما عهد به جاي آر ، گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست گر پير مغان مرشد من شد چه تفاوت ، در هيچ سري نيست که سري ز خدا نيست عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت ، با هيچ دلاور سپر تير قضا نيست در صومعه زاهد و در خلوت صوفي ، جز گوشه ابروي تو محراب دعا نيست
اي چنگ فروبرده به خون دل حافظ
،
فکرت مگر از غيرت قرآن و خدا نيست
تعبیر:
زندگی عرصه ی خوشی و غم ها است. از گرفتاری و حوادث روزگار نمیتوان فرار کرد اما میتوان با صبر و تحمل از گرداب حوادث گذشت. دعا کلید آرامش است و امید آرام بخش دلها.